الهه زیبایی

شعر تنهایی

الهه زیبایی

شعر تنهایی

به تو می اندیشم

به تو و تندی طوفان نگاهت بر من

به خود و عشق عمیقت در تن

به تو و خاطره ها

که چرا هیچ زمانی من و تو ما نشدیم

جام قلبم که به دست تو شکست

من چرا باز تو را می بخشم؟؟؟

به تو می اندیشم

به تو که غرق در افکار خودی

من در اندیشه افکار توام

قانعم بر نگه کوته تو

هر زمان در پی دیدار توام…

عشق

عاشقانه 

کسی میتواند به پای عشق   

 

بمیرد که قبل از آن؛ 

 

زندگی درپیش چشمانش مرده  

 

باشد ... 

عکسهای سه بعدی

عکساش خیلی باحاله یه نگاه بنداز ضرر نداره .... 

ادامه مطلب ...

عکسهای حیوانات نا شناخته

اگه میخوای حیوانات ناشناخته رو ببینی به ادامه مطلب برو ..... 

ادامه مطلب ...

عشق

سعی کن تنها زندگی کنی زیرا تنها بدنیا آمدی وتنها از دنیا می روی ،بی آنکه دوست داشته باشی ودوستت داشته باشند ....  

بگذار خانه عشقت خالی باشد ،زیرا عشقی در آن زندگی کند به ویران های آن رحم نمیکند بگذار غفلت عشق را درک نکنی ،اما اگر کسی را دوست داری عمیق دوستش بدار واز صمیم قلب عاشق باش وآن قدر شادی کن وآن قدر گریه کن برای کسی که دوستش داری ،فقط او را دوست بدار ،و هرگز عشق پاک آسمانیش را فراموش نکن ...

تنهایی

وقتیکه تنها می شوم به تو فکر میکنم می بینم خوشبخت ترین انسان روی زمینم چون در تنهایی تو را دارم که یک لحظه هم از من دور نمی شوی ...  

برای همین است که گاهی به تو شک میکنم که نکند تو فرشته ای آسمانی باشی که در جلد آدم های زمینی فرو رفته ای وگرنه چطور یک انسان میتواند همیشه وهمیشه در کنار دیگری باشد...  

تازه وقتی خوب فکر میکنم می بینم تو از فرشته های خدا هم لطیف تر وخوشبو تر وظریف تر وخیال انگیز تری ...  

تو مثل موسیقی دست نیافتنی در تمام رگ های آدم جاری هستی ،تو از هر خیا ل لطیفی قشنگتر وظریف تری ... 

 کاش می توانستم با نیروی کلام عشق که از مهیب ترین آتشفشانها داغ تر وغرنده تر است در تو جاری کنم ... 

 ولی افسوس ...

؟؟؟؟؟

به چشمانت عادت کرده بودم

با دستانت رفاقت کرده بودم

نمى آیى توامشب کاش دیشب

دل سیرى نگاهت کرده بودم

دلم در حلقه غمها نشسته

زبانم بسته و سازم شکسته

وجودم پر ز شعر عاشقانه ست

تو را می خواهم و اینها بهانه ست

من ساده و بیرنگم

من عاشق دلتنگم

صد بار بزن قطع کن

من عاشق تک زنگم!

باید خریدارم شوی، تا من خریدارت شوم

باید گرفتارم شوی، تا من گرفتارت شوم

من نیستم چون دیگران، بازیچه بازیگران

اول بدام آرم ترا، آنگه گرفتارت شوم

کاش بودی تا دلم تنها نبود

تا اسیر غصه ی فردا نبود

کاش بودی تا فقط باور کنی

بی تو هرگز زندگی زیبا نبود

به سلطان حقیقت ها فراموشت نخواهم کرد

تو تنها شعله ای هستی که خاموشت نخواهم کرد

از هزاران یک نفر اهل دلند (آن هم تویی(

مابقی تندیسی از آب و گلند

کاش می شد قلب ما از یاس بود

تک تک گلبرگ آن احساس بود

پاک و سبز و ساده و بی ادعا

کاش می شد بهتر از الماس بود

کاش می شد عشق را تفسیر کرد

عاشقی را با محبت سیرکرد

دلم را آهنی کردم مبادا عاشقت گردد

ندانستم تو ای ظالم دلی آهن ربا داری

به ساعت من تو تمام قرار ها را نیامده ای

کدام نصف النهار را از قلم انداخته ام؟

قرار روزهای بی قراریم!

کجای آسمان ببینمت؟ من از جستجوی زمین خسته ام.

میدونی

 بدوعکس . کام  

میدونی ، تو ی دنیای زندگی ،سبزترین واسه من 

 میدونی، توی سکوت زندگی ،فریادی واسه من  

میدونی ،توی غم انگیزترین تلخی ،لحظه شیرینی واسه من 

 میدونی، توی قصه لیلی ومجنون ،مجنونی واسه من  

میدونم ، دو پرنده تو قفس اسیرن همیشه  

میدونم ، دنیای من وتو آرزو می مونه همیشه  

میدونم که می گی آرزو ،آرزوست همیشه ...

غریبه

وجدان تنها محکمه ای است که نیاز به قاضی ندارد ...  


 لحظه هایم را پراز رویا ی فردا کن غریبه 

 سادگی را د رنگاهم این چنین وا کن غریبه 

 عشق را تفسیر کن با لهجه ای همرنگ باران 

 خستگی را از نگاهم این چنین واکن غریبه  

جای پایی از تو می ماند ولی تا آرزوها 

 یک نفس باقی است پس کمتر تولا کن غربیه 

 خسته ام از انتظار اما، برایم اولین بار 

 یک غزل از شوق را امشب تو معنا کن غریبه

سکوت

 

تمام مردم دنیا به یک زبان سکوت می کنند . 


  من ؛ 

           غم را در سکوت ،

                             سکوت را در شب

                                             وشب را برای اندیشیدن به تودوست دارم

 

 

نگفتی که اگر کسی در مسیر زندگی مقصد خود را گم کرد !!!

                 ازچه کسی بپرسد "خانه دوست " کجاست؟؟